به گزارش راهبرد معاصر؛ عراق روزهای پرتنش و پرچالشی را می گذارند، روزهایی که می توان به صراحت گفت الکاظمی نمی داند چه استراتژی را در مقابل اعتراض کنندگان و حتی کشورهای دیگر از جمله امریکا و ایران پیاده کند که حتی خواستار این موضوع شد انتخابات را زودتر از موعد خودش برقرار کند. عراق نزدیک به یکسال و اندی است روزهای خوبی ندارد هم بحث اقتصادی و هم شیوع ویروس کرونا که همه این موضوعات کار الکاظمی را سخت کرده است. در همین باره حسن کاظمی قمی، اولین سفیر ایران در عراق براین باور است که الکاظمی روزهای سختی را می گذراند، حتی امریکا نیز به این کشور کمک نمی تواند کند و تنها کشور همراه و همسو عراق، ایران است. در ادامه گفتگوی تفصیلی اولین سفیر ایران در عراق با راهبرد معاصر پیش روی شماست:
الان بحث آرایش نیروهای مرزی عراق و جانشینی ارتش به جای نیروی مردمی مطرح است از جمله بحث نیروهای آمریکایی، این را چطور ارزیابی می کنید؟
کشور عراق 21 گذرگاه مرزی رسمی بین خودش با کشورهای همسایه دارد و امن ترین مرزها و فعال ترین مرزهای عراق مرزهایی است که در ارتباط با ایران و جمهوری اسلامی است. یعنی آنچه که عراقی ها اعتراف می کنند شما خبری دال بر اینکه تروریست از خاک ایران به عراق رفته باشد ندارید یا اینکه مرزها دچار تشنج و درگیری شود، نشنیده اید، حتی اختلافات مرزی در گذشته وجود داشته که امروز در چارچوب تفاهم و عهدنامۀ مرزی دولت ایران و عراق، قرارداد 1975 الجزایر، عمل می شود. بخش قابل توجهی از نیازهای عراق که از طریق واردات تامین می شود از مرزهای جمهوری اسلامی است.
در مقاطعی جمهوری اسلامی با توجه به شرایط حساسی که در عراق حاکم بود، به نیابت از دولت عراق مسئولیت تامین امنیت مرزها را مستقلاً به عهده گرفت. یعنی از هر جهت چه بُعد امنیتی و چه در بعد اقتصادی، تجاری و چه انسانی واقعاً مرزهای بین ایران و عراق امن ترین مرزها است و یکی از تلاش های ما این بوده که اتصال زیرساخت های اقتصادی دو کشور را بهم پیوند بدهیم. شبکه برق، گاز، راهآهن یعنی از هر جهت مرزهای مشترک به نفع عراق است و به نفع جمهوری اسلامی. از این منظر هیچ توجیحی وجود ندارد که گفته شود دولت عراق بخواهد یک اقدام ویژه و تدبیر خاصی برای برقراری امنیت در رابطه با گذرگاه های مرزی بین ایران و عراق انجام بدهد.
اینکه الان مطرح می شود آمریکایی ها می خواهند بیایند و در مرزهای مشترک ایران و عراق مستقر شوند با واقعیت همخوانی ندارند، الان آمریکایی ها دارند خودشان را در دو پادگان تجمیع می کنند و آنچه که مهم است اجرایی کردن مصوبه پارلمان عراق مبنی بر خروج نظامیان آمریکا از عراق است یعنی دولت عراق مدعی است و ادعای درستی هم است که می تواند تامین امنیت کند و با تروریست مبارزه کند و نیازی به حضور نظامیان خارجی ندارد. البته آمریکا دارد فشار می آورد تهدید و تطمیع می کند حتی یک جایی هم محاصره اقتصادی می کند برای اینکه دولت عراق را وادار کنند که موافقت کند و اجرای مصوبه پارلمان را به تعویق بیندازد. درنتیجه موضوع استقرار نیروهای نظامی آمریکایی در مرزهای مشترک یک امر غیرقانونی است و با قانون مغایرت دارد و در دستور کار دولت عراق هم نیست.
متولی امنیت مرزها، مرزبانان و نیروهای انتظامی هستند و در جاهایی که حساسیت دارد باید از نیروهای نظامی استفاده کنند و مشابه این وضعیت را در کشور خودمان داریم یعنی مرزبانی تحت سازمان انتظامی کشور است و یک جاهایی به دلیل حساسیتی که است از نیروهای مسلح، ارتش و سپاه پاسداران استفاده می شود. موضوعی که الان مطرح شده که سازمان ضدتروریستی شکل بگیرد در حد گفتمانی بوده که در داخل عراق مطرح شده که این هم به نظرم با واقعیت مرزهای مشترک دو کشور همخوانی ندارد که این را باید مورد مذاکره قرار بدهیم.
خیلی ها می گویند سیاستی که الکاظمی در قبال ایران پیش گرفته است یکی به نعل می زند و یکی به میخ می زند، تحلیل شما چیست؟
اگر بخواهیم بدون تعصب گفتگو کنیم و فارغ از شعارهایی که داده می شود از جمله آمریکایی ها و عربستانی ها حتی ترکیه، اما در مقام عمل هیچ کشوری به میزان جمهوری اسلامی در همراهی و همکاری با مردم و دولت عراق وجود ندارد. در همۀ مقاطع، جمهوری اسلامی و مردم ایران بودند که به مردم عراق و رهبران آن کمک کرده اند؛ چه در دورۀ اشغالگری و چه در وقتی که تجمعات گروه های تفکیری مانند داعش بود، حتی در خدمات رسانی به مردم، دفاع، مسالۀ تامین گاز و برق، جمهوری اسلامی منحصر به فرد بود. یعنی هیچ کشور دیگری را با کشور ایران نمی توانید مقایسه کنید. الان حجم همکاری های اقتصادی ترکیه بد نیست ولی به اندازه جمهوری اسلامی نیست ولی از منظر عراق، ترکیه اشغالگر است البته به بهانۀ مبارزه با پ.ک.ک، نیروهای نظامی اش را بدون هماهنگی وارد می کند یا ادعای عرضی که دارد و هر از چندگاهی موضوع موصل را مطرح می کنند.
کارنامۀ عربستان سعودی از زمان شکل گیری عراق تا به امروز تماماً نقطۀ مقابل مردم عراق است، یعنی در هیچ مقطعی عربستان سعودی نیامده متناسب با منافع مردم عراق عمل کند، به تروریست کمک کرده است، با اشغالگر هم ارتباط برقرار کرده است. تعاملات عربستان با بعثی ها خیلی تعاملات جدی است و این هم به سیاست های عربستان سعودی بر می گردد، عربستان سعودی در سیاست هایش عراق را به عنوان یک کشور مستقل و دارای حاکمیتِ امن و شکوفا نمی خواهد وگرنه عراق با این مشخصات که یک دولتِ برآمده از ارادۀ مردم آمده باشد و بتواند چنین عراقی را بسازد، در عربستانی که گردش قدرت نیست، دموکراسی نیست یک حکومت مورثی و سلطنتی مستبد است، عراق با آن ویژگی های ژئوپلتیک، جایگاهی که در جهان اسلام دارد، دارد شکوفا می شود و نظام عراق هم برآمده از خواستۀ مردم است، اینها فی النفسه در داخل عربستان سعودی آثار دارد که مردم می خواهند در عربستان حکومت دموکراتیک و دموکراسی وجود داشته باشد درنتیجه عربستان نگران است که این اتهام زنی هایی که در ارتباط با جمهوری اسلامی وجود دارد، واقعی نیست. عربستان از چنین عراقی نگران است و آمریکایی ها هم همینطور هستند. آمریکایی ها هیچ وقت یک عراق امن و باثبات و قوی نمی خواهند، یک عراقی که دارای ارتش ملی و حرفه ای باشد را نمی خواهند چون اگر یک ارتش و دولت قوی باشد دیگر بهانه ای برای حضور نظامیان آمریکا در آنجا وجود ندارد، باید یک دولت ضعیف و ارتش وابسته ای باشد که این دولت همواره از آمریکا بخواهد در آنجا حضور پیدا بکند.
افغانستان از سال 2001 تا به امروز نزدیک به 60 درصد کشورش در کنترل دولت نیست، ثبات سیاسی و امنیتی نیست، تروریست بخواهد می تواند به هر جایی حمله کند و مردم را به خاک و خون بکشاند البته در این وضعیت آمریکایی ها مقصر هستند و امروز آمریکایی ها به طور مستقیم در تقویت داعش در افغانستان دارند تلاش می کنند و به نظرم یکی از خطاهای دولت افغانستان در این موضوع جدی است چون داعش پدیدۀ خطرناکی برای جهان بشریت است. آمریکا هم برخلاف شعاری که می دهد دنبال کشور باثبات و قوی ای نیست، چون اگر بود دیگر نیاز و بهانه ای برای حضور نظامی آمریکا در این کشور وجود ندارد.
نقش امنیتی آمریکا هم در عراق یک نقش مخربی است، حضور نظامی آمریکا برای هژمونی و فشار به دولت است، برای ایجاد مزاحمت به کشورهای همسایه مانند جمهوری اسلامی و برای پایدار کردن امنیت اسرائیل است و نه برای امنیت مردم عراق. تنها کشوری که واقعاً در همۀ عرصه ها متواضعانه و در عین حال مقتدرانه در کنار مردم عراق ایستاده جمهوری اسلامی است. هر دولتی که در عراق آمده است طبیعتاً در سیاست خارجی نگاهش به ترمیم و تقویت روابط با کشورهای همسایه بوده است. عراقی ها دست دوستی با حوزۀ عربی را زودتر دراز کردند و این سیاست اشتباه هم نیست، عراق امروز می خواهد با همۀ دنیا تعامل داشته باشد اِلا رژیم اشغالگر قدس و در قانون اساسی به عنوان یک رژیم نامشروع جعلی آمده است و طبیعتاً عراق به عنوان یک کشور مسلمان عربی منافعش را در تعامل با کشورهای عربی منطقه و همسایه می بیند، درنتیجه دولت عراق دست دوستی به سمت کشورهای عربی امارات، کویت، عربستان دراز کرده و از منظر جمهوری اسلامی نه چیز بدی است، بلکه خیلی خوب است. یعنی جمهوری اسلامی هیچ وقت مانع روابط عراق با هیچ کشوری در دنیا نشده است همانطور که در فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری وجود دارد که در رابطه با ارتباط عراق با آمریکا فرمودند اگر مصالح عراق تامین شود جمهوری اسلامی نظری دارد اما به آمریکایی ها نمی شود اعتماد کرد حتی به آنچه که تعهد می کنند عمل نمی کنند و پایبند نیستند.
پس سیاست خارجی دولت عراق مورد تایید جمهوری اسلامی است، اما واقعیت این است که این کشورها بنا به مصلحت هایی که عرض کردم حاضر نیستند با عراق همکاری کنند یعنی عربستان می ترسد از اینکه عراق امن شود و حاضر نیستند کاری بکنند یعنی اینطور نیست که دست عراق را بگیرد و کمک بکند.
دلیلش چیست؟
از چند منظر عربستان نگران است. یک اینکه، اگر یک نظام مردم سالار در عراق حاکم شود و بتواند امور را اداره کند و این موضوع در روحیه مردم عربستان تاثیر می گذارد که چرا نظام ما مردم سالار نیست؟ دوم، توانمندی ها و سرمایه های انسانی عراق و جایگاه فرهنگی آن در جهان اسلام که هم موقعیت ژئوپولتیک دارد و هم موقعیت اقتصادی. در عراق اگر یک حکومت قوی مستقر شود قطعاً در رقابت کشورهای دیگر مانند عربستان سعودی، عراق از یک جایگاه ممتازتری برخوردار است و این با هم نمی خواند و این یک واقعیتی است، فارغ از اینکه صدام یک نظام دیکتاتور بود و تا وقتی که حاکم بود همۀ کشورهای عربی از صدام تمکین می کردند. عراق به نوعی می تواند داعیۀ رهبری جهان عرب را داشته باشد اگرچه امروز دیگر جامعه عرب و اتحاد عرب وجود ندارد و از هم پاشیده شده است. الان حرکت هایی که اعراب علیه هم انجام می دهند، مانند خیانت بزرگی که بعضی از حکام مانند آل سعود در رابطه با دشمن جهان اسلام، که رژیم اشغالگر قدس است انجام می دهند و از پشت به جهان اسلام خنجر می زنند، واقعیت هایی است که وجود دارد.
بر این اساس آنچه که مصلحت عراق است، همکاری، تعامل، همسویی و نزدیک شدن به جمهوری اسلامی ایران است. قبل از اینکه الکاظمی به ایران بیایید، قرار بود ابتدا به عربستان سعودی برود، یک بحثی بود که شاید در این سفر قراردادها و همکاری ها در حوزۀ تامین انرژی امضا شود، اینها اصلاً امکان ندارد، چون از لحاظ عملیاتی چند سال طول می کشد، دوم اینها حاضر نیستند عراق به سمت ثبات و سازندگی برود، اما چرا این شعار را می دهند؟ سازندۀ این شعار هم آمریکایی ها هستند، آمریکایی ها می گویند ما اگر می خواهیم ایران در عراق نباشد دو کار باید بکنیم یکی سرمایه گذاری آمریکا در حوزه های انرژی عراق است، برای اینکه ایران در آنجا حضور پیدا نکند و مثلاً در تامین برقی که ایران به عراق دارد، اگر ما آنجا سرمایه گذاری کردیم و نیروگاه برق ساختیم و تولید برق بکنیم دیگر نیازی ندارد که از ایران برق ببرد، درنتیجه نسخه ای که آمریکایی ها می دهند آوردن سرمایه گذاران آمریکایی در عراق برای ساخت نیروگاه های برق است. دوم می گویند، جایگزین ایران در عراق باید کشورهای عربی شوند و آنها باید بیایند و تعاملات را ایجاد بکنند و این هم یک ادعای دروغ است و با سیاست های حکام ارتجاعی همخوانی ندارد.
سال 2003 آمریکا عراق را اشغال کرد و اولین قراردادهایش در حوزه برق بود، یک قرارداد سنگینی با عراقی ها بستند که ما تامین کنندۀ 54 توربین برای احداث نیروگاه های برق هستیم، حجم این قرارداد باید بتواند نیروگاه هایی را بسازد که ظرفیتش به 30 هزار مگابایت برسد و مثلاً 10 تا مشابه آن را زیمنس آلمان بسازد و بعد در همان قرارداد آوردند که احداث نیروگاه از توربین های آمریکا، کشورهایی مانند ایران و سوریه و کره جنوبی حق ندارند بیایند از این توربین ها نیروگاه بزنند و الان 17 سال است که می گذرد، قرارداد را بستند اما آمریکا یک نیروگاه هم نساخت، نیروگاه هایی که در عراق ساخته شده است نیروگاه هایی است که بخش فنی جمهوری اسلامی مانند شرکت مپنا و غیره رفتند و ساختند، ما لوله گاز کشیدیم که تامین سوخت آن را هم ما انجام دادیم، آمریکایی ها در این 17 سال حاضر نشدند یک نیروگاه بسازند، بلکه مانع هم شدند.
امریکا در چارچوب توافقنامه امنیتی - راهبردی که در سال 2008 با عراق امضاء کرد، بنا به درخواست دولت عراق باید در مقابله با تروریست یا ناامنی کمک کند، در سال 2014 که داعش حمله کرد هر چه دولت عراق از آمریکا درخواست کرد که به ما امکانات و تجهیزات بدهید تا در برابر داعش مبارزه کنیم، آمریکا حاضر نشد. برخلاف شعارهایی که الان داده می شود که سیاست این دولت به سمت آمریکا و جدایی از ایران است، این اصلاً امکان ندارد و جمهوری اسلامی خیلی به این حرف ها اعتنایی نمی کند، ملاک ما برای آن مصالح و منافع مردم است و جمهوری اسلامی در این جهت وارد عملیات می شود، این را هم به ضرس قاطع بگویم تنها کشوری که ثبات، امنیت، استقلال و عزت مندی عراق و حاکمیت ملی عراق و سازندگی آن به نفع آن کشور است، جمهوری اسلامی ایران است. آمریکا عراقی می خواهد که خودش آن را مدیریت کند.
ایران، عراق باثبات می خواهد یا بی ثبات؟
تنها کشوری که ثبات، امنیت، استقلال، حاکمیت عراق به نفع آن است، جمهوری اسلامی است، عراق باثبات و مستقل برای ما خوب است. وقتی عراق بی ثبات شود یعنی لانۀ تروریسم، لانۀ گروه های شرور و منافق، اگر عراق ثبات داشته باشد دیگر تروریسم در آن وجود ندارد، امروز تروریسم جغرافیا ندارد، ناامنی از یک نقطه ای شروع می شود اما به همه جا تسری پیدا می کند و اگر عراق ناامن شود منطقه و ایران را هم ناامن می کند، اگر عراق باثبات شد، این ثبات یک ثبات منطقه ای خواهد بود، اگر اشغالگر در عراق حضور پیدا بکند این اشغالگر حضورش را به خارج از عراق تعمیم خواهد داد مثلاً آمریکایی ها در توافقنامه امنیتی و راهبردی 2008 یکی از موضوعاتی که در آن آوردند و عراقی ها مخالفت کردند و ما هم بر این مخالفت تکیه کردیم و عراق را تشویق کردیم این بود که تشخیص تهدیدات عراق توسط آمریکا باشد چه تهدید داخلی و چه تهدید خارجی، اگر این بند در توافقنامه حفظ می شد آمریکایی ها ادعا می کردند که امروز از مرزهای جغرافیایی تهدید متوجۀ عراق می شود و وارد عمل می شدند و این توافقنامه حاکمیت ملی عراق را نقض کرده بود، تشخیص تهدید با آمریکایی ها بود، قانون کایپتولاسیون را داشتند تنظیم می کردند که اینها برداشته شد و بعد که این توافقنامه امضاء شد آمریکا نتوانست قانوناً بماند، قانون داخلی آمریکا بود که قانون کاپیتولاسیون باید بر سرباز آمریکایی حاکم باشد تا در خارج بتواند مستقر بشود که این در عراق اتفاق نیفتاد و آنها مجبور به خروج شدند و شرایط طوری شد که فرار کردند.
آقای الکاظمی این قدرت را دارد عراق را باثبات بکند؟
طبیعتاً هر دولتی می خواهد در کارنامۀ عملش منشاء خدماتی باشد که در قضاوت مردم کارنامۀ مثبتی داشته باشد، قطعاً آقای کاظمی هم به دنبال این است که کشور به سمت ثبات و امنیت برود و طبیعی است که شما وقتی سوگند یاد می کنید که در خدمت مردم و حاکمیت و تمامیت ارضی کشور باشید، تلاش می کنید اما آنچه که مهم است، این است که هیچ دولتی بخصوص در عراق اگر بخواهد منشاء خدمات در هر حوزه ای باشد لاجرم باید اولاً به مردمش تکیه کند، دوم ساختار نیروهای مسلح آن باید بومی باشد، سوم دخالت اشغالگر و دستِ مداخلۀ خارجی را کوتاه کند، چهارم با کشورهایی باید تعامل کند که این کشورها واقعاً خواهان آن شرایط مناسب برای کشور عراق باشند. از این منظر اگر آقای الکاظمی بخواهد موفق باشد با توجه به اینکه عمر این کار خیلی کوتاه است یعنی حداکثر یکسال و نیم خواهد بود چون یکی از مسئولیت های این دولت آماده سازی مقدمات برگزاری انتخابات آینده است، بر این مبنا ایشان باید به نیروهای مردمی و حشدالشعبی تکیه کند، به نیروهای مقاومت تکیه کند، نیروهای مقاومت که امروز بخشی از جبهه مقاومت بودند اینها در برابر تروریست، در برابر اشغالگری و زیاده خواهی آمریکا ایستادند. این دولت به منویّات مرجعیت دینی که در راس آن آیت الله العظمی سیستانی است، توجه بکند و این واقعیتی است، باید همکاری خودش را با کشورهایی مانند جمهوری اسلامی توسعه بدهد و تقویت کند اگر بخواهد آن ماموریت را به خوبی انجام بدهد، اما اگر در این ارگانی که گفته شد در هر کدام خللی ایجاد شود نه دولت آقای الکاظمی بلکه هر دولتی نمی تواند در هیچ حوزه ای موفق باشد.
بر این مبنا شما باید ببینید عملکرد آقای الکاظمی در این چارچوب است، مقام معظم رهبری چرا در فرمایشاتش به حشدالشعبی تکیه کرد؟ و چرا امروز حشدالشعبی مورد غضب آمریکایی ها است؟ چون امروز حشدالشعبی با کارنامه ای که از خودش در برابر داعش نشان داد، امروز بخش لاینفک استراتژی دفاعی این کشور است و امروز دفاع و امنیت عراق مردم پایه است، اگر قدرت مردمی را از عراق گرفتید به چه کسی می تواند تکیه کند؟ دیگر تکیه گاهی نخواهد داشت و بر همین اساس آمریکایی ها دنبال این هستند که این تکیه گاه و نظام مردم پایه را در حوزه دفاع و امنیت از عراقی ها بگیرند.
در این مساله بعضی حرکاتی صورت می گیرد که می خواهد منجر به تضعیف حشدالشعبی شود، اینکه حضرت آقا مدام به مسالۀ حشدالشعبی تاکید کرده است از این منظر است که امنیت و ثبات عراق در گِروی نیروی مردمی است همینطور که در کشور ما هم همینطور است چه در دفاع مقدس و از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی تا به امروز واقعاً حضور مردم و مشارکت مردم در حوزۀ دفاع و امنیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده که نظام توانسته روی پای خودش بایستد و گام های رو به جلو را بردارد و در عراق هم یک حقیقتی است که آقای الکاظمی و هر نخست وزیر دیگری باید به آن توجه کند.
الان می گویند آقای الکاظمی بیشتر به سمت جبهه صدر رفته است، این را چطور می بینید؟
انتخاب آقای الکاظمی با پیشنهاد فراکسیون اکثریت بوده است در فراکسیون صدری ها هم هستند، طبیعی است چون نظام سیاسی عراق یک نظام پلورالیسم و تکثرگرا است یعنی همۀ سلیقه های سیاسی در آن وجود دارد و طبیعتاً ایشان باید با همۀ این جریانات کار بکند و اینطور نیست که ایشان به جریان صدر گرایش پیدا کرده است و دیگران را نادیده گرفته است و این در عراق امکانپذیر نیست که بخواهند چنین کاری بکنند چون اگر مثلاً ارتباط نخست وزیر با یک جریان می توانست مسائل را حل کند، انتخاب نخست وزیر 6 ماه طول نمی کشید در نتیجه این از ویژگی های مثبت است که ایشان می تواند تعاملش را با فراکسیون ها و گروه های سیاسی، رهبران سیاسی تقویت بکند و این یک نقطۀ مثبتی است و حرکت های اخیر ایشان خیلی این را نشان نمی دهد که بگوییم مثلاً ایشان تمایل خاصی به جریان صدر پیدا کرده است، نه آنقدر تحولات در عراق سیال است و لحظه ای، که مثلاً مذاکرات انجام شده است هنوز جلسه تمام نشد، شکست آن اعلام شده است بلافاصله باز مذاکرات جدیدی شروع می شود، این یک موضوعی نیست که ایشان به جریان صدر تمایل پیدا کرده و به بقیۀ آن اعضای فراکسیون اکثریت پشت کرده است.
ظاهراً الکاظمی وزرایش را مامور کرده است که بین اعتراضکننده ها بروند و با آنها صحبت کنند این استراتژی جدیدی که او پیاده می کند دلیلش چیست؟
یکی از چالش هایی که دولت عراق با آن مواجهه است موضوع مطالبات مردمی در مسالۀ خواسته های مردم، رفاه و خدمات است که در چند سال اخیر هر سال یک حرکت های اعتراضی وجود دارد بخصوص در فصل تابستان که مسالۀ کمبود برق خودش را بیشتر نشان می دهد و مردم بیشتر در تنگنا هستند، در این مقاطع فشار مردم و مطالبات مردمی اوج می گیرد که از سال گذشته هم این مساله تشدید شد به علاوه اینکه برخی جریانات به دنبال سوءاستفاده از اعتراضات مردمی برای تحمیل خواسته های خودشان و فشار به دولت هستند، این جریان جوکرها و فضای مجازی که امروز با هزینه آمریکا دارد در عراق هر روز تقویت می شود و عملیات روانی می کند، مطالبات آمریکایی ها را در چارچوب مطالبات مردمی مطرح می کند مثلاً خواستۀ مردم بهبود معیشت است اما حرکت هایی که مشاهده می کنید یکباره برخی از جریانات بروند به نجف حمله کنند و با اسلحه به ناصریه بروند و بگویند فلان مدیر باید استعفا بکند، اینها دیگر مطالبات مردمی نیست یعنی این جریان هم در چارچوب همان استراتژی آمریکایی ها است، تهدید و تمطیع به دولت برای خواسته های خودش یعنی واقعیت کاری که آمریکایی ها می کنند این است.
اگر این را هم بخواهیم واقع بینانه صحبت بکنیم یک بخشی از این ناکارآمدی دولت ها به تعهداتی که آمریکایی ها دادند بر می گردد مانند موضوع برقی که اشاره کردیم و عمل نکردند، یعنی آمریکایی ها نگذاشتند اینها بیایند در تامین برق و خودکفایی برق حرکت بکنند، آمریکایی ها مانع می شدند که ایران بیاید در آنجا نیروگاه برق بزند درحالی که باید توربین می دادند و باید نیروگاه می ساختند. یکی از مشکلاتی که الان آقای الکاظمی دارد مطالبات مردمی به علاوۀ آن سوءاستفاده هایی که می شود است. اینکه ایشان ابتکار عمل به خرج بدهد و بیاید گفتمان معترضین را برای اینکه این اعتراض های خیابانی را به گفتمان تبدیل بکند این نکتۀ مثبتی است، امیدوارم که بتواند موفق بشود اگرچه من چندان به این مساله خوش بین نیستم ضمن اینکه آن فشاری که آمریکایی ها در چارچوب فضای مجازی وارد می کنند، موسسات و ان جی اوهای غیرحکومتی به دولت فشار می آورند، اساساً آمریکایی ها دنبال فشار بیشتر هستند. برای آمریکایی ها تفاوتی نمی کند چه کسی حاکم بشود برای آمریکا منافعش مهم است حالا اگر یک شخصیتی مثلاً تعاملاتش با آمریکا بیشتر باشد مفهومش این نیست که آمریکا به او امتیاز می دهد، نه مفهومش این است که او از طریق تطمیع می خواهد آمریکا خواستۀ خودش را اجرا کند. حالا اگر نخست وزیری همسو با آمریکا نباشد آمریکا از ابزار تهدید با او وارد عمل می شود، یعنی در هر دو حالت چیزی که آمریکا می خواهد منافع خودش است و به همین خاطر هم چون منافع آمریکا را نمی بیند همواره با مردم و دولت عراق در چالش خواهد بود و یکی از دلایل و رمز ماندگاری جمهوری اسلامی برخلاف جوسازی هایی که می شود این است که جمهوری اسلامی صادقانه ایستاده و منافع خودش را به منافع مردم عراق گِره زده است و این گِره زدن منافع باعث می شود هر توطئه ای که به دنبال انفصال دو ملت است با ناکامی مواجه بشود.